پس قــرارِ مــا چـه شد؟
26 دی 1392 توسط سوراني
با توأم ای دشت بی پایان، سوار مـا چـه شد؟
یـکــه تــاز جـــاده هــای انتـظـــار مـا چـه شد؟
صاحبـــِ «لا سیفـــ الا ذوالفقــار» مـا چـه شد؟
الـتـیــام زخـم هـای بـی شمــار مـا چـه شد؟
روشنــــــای دیـــده ی امـیـــدوار مـا چـه شد؟
دشت را گشتی بزن، بنگر سـوار مـا چـه شد؟
کشت ما را بی قراری! پس قــرار مـا چـه شد؟
آن زمـان دیگـر نمی پرسم بهـار مـا چـه شد؟
آشنــای «لا فتـی الا علــی» اینکـــ کجـاست؟
چـارده قرن است چهل منزل عطش پیموده ایم
چشـمِ یوسفــــ انتظــاران را کسی بینــا نکـرد
ذوالجنـاحـا عصـرِ مـا چـون عصـرِ عاشـورا مبـاد
باز ای موعــود! بی تـو جمعـه ای دیگـر گذشت
می نشینم تـا ظهـور سـرخ مردی سبـز پوش